بچه هایی از جنس آلبالوی پیوندی!
نمیدانم این آلبالو های پیوندی را دیده اید یا نه؟ یک چیری است بین آلبالو و گیلاس. نه به درشتی گیلاس است و نه به ریزی آلبالو. نه طمع ترش و رنگ آلبالویی آلبالو را دارد و نه طعم و مزه خوشایند گیلاس را.
خلاصه چیزی است من درآوردی و بی مزه! فقط درشت هستند و راست راستی به درد کار خاصی هم نمیخورند. نه میشود از رنگشان برای شربت استفاده کرد نه از طعمشان برای مربا...
این روزها که فصل آلبالو و گیلاس شده با دیدن این میوه ها که البته ما فقظ توانایی نگاه کردن به انها را داریم نه خریدنشان را !!! دایما به یاد فرزندانمان می افتم.اینکه ما هم نا اگاهانه یا آگاهانه (که این به مراتب بدتر است) داریم بچه هایی ار جنس آلبالو پیوندی پرورش میدهیم.
بچه هایی که نه ایرانی هستند و نه خارجی.بچه هایی که از فرهنگ پدر و مادر خود دورند ولی به فرهنگ جایی دیگر هم نزدیک نیستند. چیزی هستند من دراوردی!!!
تقصیری هم ندارند، ما انها را اینگونه پرورش میدهیم. مثلا میخواهیم کودکانمان را ار روشهای سنی کشورمان( که روزی عزیز بود و الان دیگر جایی است که خیلی ها دلشان میخواهند فرار مغزها بکنن خودشان را) دور کنیم و به روشهای مدرن اروپایی بزرگ کنیم.آنوقت این طفلان معصوم شبیه آش شله قلمکار میشوند.
چیز خوبی نیست. اینکه ما از خودمان،فرهنگمان و آداب و رسوممان دور شویم و یا بهتر بگویم فرار کنیم اصلا خوب نیست. ما ایرانی هستیم و در این مرز و بوم زندگی میکنیم. فرهنگ خاص خودمان را داریم و سبک و روش ما برای رندگی ،چیزی متفاوت از خارج است.
بیاییم فرزندانمان را برای زندگی در همین کشور بزرگ کنیم.اگر چیزی را نمیپسندیم تغییرش دهیم ولی به سبک ایرانی و پارسی خودمان.
قصه های پهلوانان همین خاک را براشان بگوییم، ار تاریخ و تمدن خودمان با انها صحبت کنیم.ببریمشان تا ببینند اثار تاریخی کشورمان را . یادشان بدهیم که افتخار کنند به کشورشان.از چیزی که هستیم خجالت نکشیم.
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می خیزند....
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟