آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 16 روز سن داره

مادرانگی های من

به خط پایان نردیک میشویم،آتوسا!

1393/3/24 22:15
نویسنده : فروغ
987 بازدید
اشتراک گذاری

صدای قدم هایش را میشنوم.آرام و آهسته به من نردیک میشود.نردیک شدنش را حس میکنم.هرچه جلوتر می آید حس غریبی که با نگرانی همراه است بشتر مرا در خود غرق میکند.

روزها را میشمرم.چیزی به آمدنش نمانده. دیگر وقتی ندارم.شبیه وقت اضافه فوتبال است. کوتاه و نفس گیر!

به خودم می اندیشم، شاید خیلی اهمیتی نداشته باشم(لااقل من خیلی در این مورد به خودم فکر نمیکنم). به دخترکی که کنارم دراز کشیده فکر میکنم.کسی که برایم عزیزترین عزیزهایم است.به چشم هایش نگاه میکنم. به آن موهای لخت مشکی که همیشه عاشقشان هستم خیره میشوم و بغض گلویم را میگیرد. 

دیگر تمام شد!

روزهای من و تو به انتهایشان نزدیک میشوند.دیگر من و تویی نخواهد ماند. زندگیمان تغییر خواهد کرد. درست است که روزهای بهتری پیش رو داریم ولی همین پایان مرا غمگین میکند. 

همین الان که دارم این را مینویسم اشکهایم سرازیز است. نمیدانم چرا ،ولی میترسم. همیشه ناشناخته ها مرا میترساند. ترسیده ام....آری، خیلی ریاد!!!

امشب که قبل  از خواب با آتوسا حرف میزدیم عجیب حالم بد شد.احساس کردم که دیگر هیچوقت اینگونه با هم نخواهیم بود. حتی فکرش هم آزارم میدهد.

دستهای کوچکش را به یاد می آورم و بی اختیار اشک میریزم.

خدایا...به من قدرتی بده تا بتوانم مادر خوبی برای دخترانم باشم.آمین!

پسندها (4)

نظرات (3)

مامان سينا
25 خرداد 93 10:02
سلام بي تعارف مي گويم تو از بهترين مادراني هستي كه تابحال ديده ام، تغيير هميشه سخت است اما به زودي در روزهايي نه چندان دور شبها بين دو دختر گيسو سياه ،در هر دستت دستي لطيف، حرفها خواهي زد و در دل خداروشكر ميكني. در اين روزها كه دعايت مستجاب تر از هر وقت ديگري است براي همه ما و مخصوصا براي همه بچه ها دعا كن عزيزم. دعاكن همه ما مادراني شايسته براي اين فرشته ها باشيم. آمين
زینب
26 خرداد 93 13:37
فروغ اشک من رو هم درآوردی عزیزم...با آغوش باز به دیدار تغییرات شگرف زندگیت برو ...حتما خدا را خواهی جست....موفق باشی دوستم مرسی زینب جون...مظمینا همینظور خواهر بود
مامان امیرعلی
5 تیر 93 8:15
سلام عزیزم واقعا احسنت به این همه بینش و بصیرت فروغ جان به شما و بچه های نازنینت تبریک میگم که همچین مامان گلی دارند راست میگی واقعا سخته و شجاعت می خواد اعتراف به احساس واقعی که هست و باید دید امیدوارم در سایه سار رحمت الهی شاد و سربلند باشی برای ما هم دعا کن ممنونم عزیزم...شما لطف داری