آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

مادرانگی های من

به خاطر لبخند تو

1392/3/24 23:49
نویسنده : فروغ
331 بازدید
اشتراک گذاری

رفتیم و رای مان را در صندوق رای انداختیم...

اری ما رای دادیم...

با همه حرفهایی که دوستانمان به ما زدند...با همه حرفهایی که به ما گفتند که رای ات دزدیه خواهد شد...رای ات ارزشی ندارد...رییس جمهور از پیش تعیین شده است...

ولی ما رفتیم و رای دادیم...

ما رای دادیم بخاطر کشورمان...حتی اگه بتوانیم قدمی به اندازه یک رای بخاطر کشورمان برداریم ، برخواهیم داشت.

نه بخاطر هیچ چیز

نه بخاطر هیچ کس

به خاطر کشورم...

به خاطر سرزمینی که روزی به کودکم به ارث خواهد رسید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامی کوروش
25 خرداد 92 9:30
فروغ جون انشا... که همه چی ختم به خیر بشه


ممنونم با دعای شما عزیزان
زینب
25 خرداد 92 15:48
من
26 خرداد 92 14:46
خداروشکر که بازدراین انتخابات مشخص شد که رای کسی هیچوقت دزدیده نمیشه!!

ایشالله که رییس جمهور جدید بتونه خدمتگذار ملت و مدافع حقوقشون درعرصه های داخلی وبین المللی باشه.


انشاا...
فاطی
27 خرداد 92 0:00
فروغ جان دخترت رو بازی درمانی میبری یا تو خونه خودت کار میکنی؟ تاثیر داره؟

فاطی جان پست قبلیمو خوندی؟ جواب سوالهامو ندادی!!
فاطی
27 خرداد 92 23:23
عزیزم من هیچ پستی ازتون ندیدم
فاطی
27 خرداد 92 23:41
فروغ جان الان خوندم دخترم از بچگی پیش کسی نمیموند و الان هم سه سال و نیمیشه و کلا بدون من و باباش جایی نمیمونه و حتی به سختی خونه اقوام با خودمون میاد فروغ جان اصلا هیچ سی دی رو نمیتونه نگاه کنه چون یه چیزی از توش پیدا میکنه و میترسه امشب بردمش استخر توپ بدون ما نمیتونست وارد بشه با وجود اینکه از پشت شیشه بهش نگاه میکردیم دیگه از غصش نه شب دارم و نه روز پیش مشاور هم رفتم اما کمک خاصی نتونست بکنه


ببین عزیزم اتوسا هم تا حدی این حالت رو داره...مثلا خیلی از دکتر میترسه ولی خونه اقوام و یا دوستانی که زیاد میریم راحته... فک کنم ترس دختر شما حتما باید درمان بشه اونم توسط کسی که واقعا اشنا باشه...من نمیتونم بهت کمکی کنم چون واقعا سوادش رو در این حد ندارم... متاسفم که کاری از دستم بر نمیاد ش