نمایی تازه از یک دختر
تا چندی پیش مطمین بودیم که دخترکمان همه چیزش به پدرش رفته است.همه چیز!!! از کلی ترین چیزها تا جزیی ترین!
از مدل دندانهای فاصله دارش گرفته تا خال روی گونه و مدل نشستن و خوابیدن و حتی غذاهایی که دوستدارد.
اما چند روزی است که طبیعت چهره دیگری از اتوسا را به ما نشان داده و روزنه های امیدی در دلم ما پیدا شده است.
حالا میبینم که دخترک ما هم مانند کودکی مادرش خمیر دندان میخورد و با شانه سرش موزیک مینوازد و از اینکه از دیوار راست هم بالا برود ترسی به دل راه نمیدهد.و اما قسمت بد ماجرا این است که دقیقا مثل ما همیشه گرسنه است!
حالا دلم به همسرم میسوزد که چگونه میخواهد این مادر و دختر را سیر کند ما به هیچ چیز رحم نخواهیم کرد!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی