آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مادرانگی های من

آرزوهای مادری از جنس کرگدن

1391/11/12 18:56
نویسنده : فروغ
359 بازدید
اشتراک گذاری

دلم میخواد اگه یه روزی دوباره خدا به من فرزندی داد،یه دختر دیگه بهم بده.

دلم میخواد دخترهام بشن مثل من و خواهرم...صمیمی،مهربون و دوتا دوست واقعی.

دلم میخواد آتوسام مثل فرانک(خواهر بزرگ بنده) مهربون باشه برای خواهر کوچیکش. عین یه مادر!

دلم میخواد دخترهامو ببرم پارک و باهم بازی کنیم و بخندیم و شب،من خسته و عصبی برگردم خونه و فقط آرزوم این باشه که بچه ها زود بخوابن تا من چایی بخورم.

دلم میخواد دقیقا مثل من و خواهرم مکمل هم باشند...دوستندارم عین هم بشن.دوستدارم اخلاقاشون متفاوت باشه.یکیشون مثل من فرز و یکی مثل فرانک اروم...یکی اب ابگوشت رو بخوره یکی گوشت کوبیدشو.

دلم میخواد کلی دوست مشترک داشته باشن و البته من هم جز لیست دوستهای مشترک باشم.

دلم میخوا وقتی بزرگ شدند هی بگن:" مادر بیا بشین حرف بزنیم کاراتو ما بعدا میکنیم"

ازبچگی ارزوم بود که دوتا دختر پشت سر هم داشته باشم.خیلی دوستدارم.

براشون پیرهنهای گل باقالی بخرم و توی خونه بچرخن و ببینن دامن کی بیشتر پف میکنه.

خدایا اگه فرزند دیگه دادی قربون دستت دخترشو بده.

اگه هم پسر دادی بازم قربون دستت...

اگه هم کلا ندادی که دمت گرم حتما صلاح نبوده دیگه!!! 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

saba
9 بهمن 91 17:25
سلام.وبلاگ واقعا زیبایی دارید من وارد کننده برچسب های دیواری(دکوراسیون منزل) هستم لطفا به وبلاگ من سر بزنید ونظر خود را بگویید واگر مایل بودید تبادل لینک کنیم با تشکر http://dewall.blogfa.com/
آسمونی ها
9 بهمن 91 18:39
چه باحال نوشتی! ایشالله آرزوت برآورده بشه...
زینب
11 بهمن 91 7:41
قربونت بشم فروغ جون با این آرزوهات. دلم حال اومد از این توصیف های قشنگت. خدایا هر چی فروغ گفت من هم همون رو میگم .... خدا !خدا جون؟؟!!! هستی ؟؟؟ ما رو اینجا یه نگاه بنداز دستت طلا!!!!!!!!!!!!!


مرسی زینب جون...
ساجده
11 بهمن 91 10:51
انشاالله همونی بشه که میخوای
شقايق
15 بهمن 91 12:13
فروغ جان خوشحالم كه با احساس لطيفت آشنا شدم
داغ دلمو تازه كردي خواهر كه نداريم خدا هم كه يه پسملي داد هر چند كه ديوانه وار عاشقشم ولي بعضي وقتها ميزنه به سرم كه يه بارديگه حامله شم برم تعين جنسيت دو قلوشم بكنم اونم دو تا دختر وااااااااااي خداااااااا.



وای خیلی جرات میخواد..دوقلو!!!
مامان سارا...(دردونه جون)
21 بهمن 91 17:03
انشالله
منم دختر رو ترجیح میدم


طاهره
26 اسفند 91 15:44
ای جانم
چه قشنگ و بی ریا نوشتی.
انشالله هر چی دوست داری و به صلاحته واست پیش بیاد خانمی.
مرسی دوست عزیز