نماز با حداکثر توجه...
ساعت ١١:٣٠ شب بالاخره رفتم که نماز بخونم.همین که بسم الله رو گفتم آتوسا توی حال شروع کرده بلند بلند داره آهنگ ملودی رو میخونه اونم با اون صدای ریزو گرفتش...
حالا من موندم که به نمازم توجه کنم یا به شیرین کاری دخترم گوش بدم.
خوب تصمیمم این بود که به نمازم توجه کنم.حواسم رو جمع میکنم و اتوسا هم اونطرف صداش رو بلندتر میکنه و واسه خودش داره میخونه: ملولی...عشق من ... ملولی...
خندم گرفته بود.فقط طرز خوندش جالب نبود که ...صداش خیلی جالب بود.کلا صداش یه گرفتگی خاصی داره انگار باید گلوشو صاف کنه ولی بلد نیست.
به هرحال ما در حالی که به آوای ملودی گوش میدادیم نمازمان را هم خواندیم.خدایا خودت این نمکدان را به ما داده ای پس بر ما خرده مگیر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی