نظر سنجی
در آستانه روز پدر ما داشتیم با خود به روزگار نامروت می اندیشیدیم که چه زود میگیرد هر آنچه را که به آدمی میبخشد( برای روشن شدن مطلب ما که هدیه روز زن مبلغی پول دریافت کرده ایم حال باید همان را برای همسر عزیزتر از جانمان هدیه بخریم)...
همینطور که می اندیشیدیم و غصه میخوردیم یک دفعه مثل ایکیوسان صدایی از سرمان بلند شد و یک جو روشنفکرانه بر ما غالب گشت...
ما که داشتیم از این حس فرهیختگی به خود می بالیدیم...در آن لحظات ملکوتی گفتیم تا برویم و نظر این پری کوچک را هم جویا شویم تا باشد که جایگاه پدر را ارتقا دهیم و ارزش و شان پدر را به این ناز خاتون منزلمان تفهیم کنیم...
خلاصه با حسی سرشار از دانایی رفتیم که رفتیم....
ما(غرق در حس فرهیختگی و مغری در حال انفجار از اطلاعات):" آتوسا چند روز دیگه روز پدر...باید برای پدر هدیه بخریم"
آتوسا:" مگه باز تولد باباست؟؟؟"
_:"نه...عزیزم...روز پدر...همه برای پدرهاشون هدیه میخرند که نشون بدن پدرشونو خیلی دوستدارن...حالا به نظر شما برای پدر چی بخریم؟؟؟"
_:" بی بی"
_:"به نظر شما پدر بی بی لازم داره؟ به نظرت خوشحال میشه؟"
_" اره خیلی خوشحال میشه...اخه بی بی نداره که"
_:"چیز دیگه ای به ذهنت میرسه که پدر بیشتر لازم داشته باشه"
_:"کالسکه بی بی"
_:"نه به جز اسباب بازی "
_:"خوب پس براش خمیربازی بخریم..."
_:"من فکر کنم کفش یا لباس بهتر باشه...موافقی؟"
_:"نههههههههههه...لباس و کفش داره که ...خمیر نداره...من میدونم"
و ما مثل حیوانی نجیب و زحمت کش در گل فرو رفتیم که از جانب دخترک چه چیزی برای پدر بخریم که هم خدا راضی باشد و هم بنده خدا...
پی نوشت: دوستان اگر نظری دارند ما را یاری کنند..با سپاس فراوان!