دنیای شیرین اتوسا
داریم با دخترمان که به امید خدا قرار است از دوردانه ای در بیاید و دودانه بشود کتاب میخوانیم...
آتوسا:" فرانکلین که با دوستاش فرق داره...چرا باهاشون دوسته؟"
من:" خوب به نظرت نباید با کسی که با ما فرق داره دوست بشیم؟"
آتوسا ":چرا باید بشیم...مثلا من با باران و دیانا فرق دارم...باران یکمی سیاه(منظور سبزه است) من سفیدم..."
من:" خوب دیانا چی؟ اون چه رنگیه"
آتوسا:" اونم سفیده"
من:" یعنی مثل تو؟ همرنگ تویه؟"
آتوسا:" نه...من سفید کم رنگم ولی اون سفید خیلی پررنگه!!!"( دیانا دوست عزیز اتوسا سفید و طلایی است)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی