آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مادرانگی های من

اتوسا و فیلم عروسی ما

1391/8/14 13:47
نویسنده : فروغ
301 بازدید
اشتراک گذاری

مدتی است که دخترک زیبا روی ما فیلم عروسی ما را کشف کرده و تقریبا هر روز آن را میبیند...هر بار که فیلم را میبیند سوال جدیدی برایش پیش می آید.

اولین بار که فیلم را دید...گریه میکرد که چرا مرا با خود نبرده اید.بعد من برایش توضیخ دادم که آن موقع شما در دل ما بودی و کلی از این دست حرفها...

دفعه بعدی که فیلم را دید وقتی که دید مادربزرگ هایش...پدربزرگ هایش...عمه...خاله...مادر کسری و همه افراد مورد علاقه اش در فیلم هستند شروع کرد به گریه که مرا از دلت دربیاور میخواهم با خاله پلانک برقصم.

دفعه بعد گریه میکرد که چرا کسری(فرد بسیار محبوب آتوسا) نیست...

دفعه بعد بخاطر دسته گل ما غصه میخورد که چرا دادی دست فلانی...

و امروز گریه میکرد که چرا پدر انگشتر دستش کرده...دربیاورد...

خلاصه حکایتی شده ماجرای ما و فیلم عروسیمان...

اگر میدانستم همین یک فیلم اینقدر سوال برانگیز و پر ماجراست کلا عروسی را کنسل میکردم!!!

پی نوشت: بدترین قسمت این ماجرا این است که امروز گیر داده بود که مرا دوباره در شکمت بگذار!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زینب
13 آبان 91 17:37
عزیزم الهی فداش شم امیدوارم زودتر خوب بشه
مامان سارا...(دردونه جون)
18 آبان 91 11:40
ای داد بیداد ماشالله آتوسا جون خیلی شیرین زبونه و خیلی خوب فکر می کنه
خواهر شوهر
13 آذر 91 0:52
))) وای جانم قربون ِ اون شیرین زبونیت برم
ح
27 آذر 91 1:03
فهیمه و صدرا
2 دی 91 12:04
خوشا روزهای کودکی و تصوراتمون
دلم گرففففففففففت


اره واقعا خوشا...