دنیای شیرین آتوسا
بابا حسین:" آتوسا بیا بریم من کچلت کنم تا موهات پرپشت بشه!"
آتوسا ناگهان در فکر فرو رفته و بعد:" پس بابابزرگ مشهدمو تو کچلش کردی اره؟ از این به بعد هر کسی رو ببینم که کچله میفهمه کار تو بابا حسین!!!"
آتوسا:" مادر میشه برام یه نوزاد دنیا بیاری...آخه میخوام ازش مراقبت کنم"
من:" من نمیتونم الان برای شما نوزاد بیارم دخترم...ما بچه ای دیگه نمیخوایم"
اتوسا با گریه:" پس من از کی مراقبت کنم؟ حداقل برو کسری رو بیار من از اون مراقبت کنم!"
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی