آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مادرانگی های من

دنیای شیرین آتوسا

1392/3/20 14:01
نویسنده : فروغ
344 بازدید
اشتراک گذاری

بابا حسین:" آتوسا بیا بریم من کچلت کنم تا موهات پرپشت بشه!"

آتوسا ناگهان در فکر فرو رفته و بعد:" پس بابابزرگ مشهدمو تو کچلش کردی اره؟ از این به بعد هر کسی رو ببینم که کچله میفهمه کار تو بابا حسین!!!"

 

آتوسا:" مادر میشه برام یه نوزاد دنیا بیاری...آخه میخوام ازش مراقبت کنم"

من:" من نمیتونم الان برای شما نوزاد بیارم دخترم...ما بچه ای دیگه نمیخوایم"

اتوسا با گریه:" پس من از کی مراقبت کنم؟ حداقل برو کسری رو بیار من از اون مراقبت کنم!"

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زینب
21 خرداد 92 6:53
فروغ جان مساله رو جدی بگیر آخه بچه میخواد از یک نی نی مواظبت کنه این رو با چه زبونی بهت بگه....


جدی گرفتم به خدا زینب ولی کاری ازم ساخته نیست خوب!!!
مارال
21 خرداد 92 9:51
عزییییییییزم منم با نوزاد آوردن موافقم ....


کاشکی میشد!!! منم دلم میخواد ولی توی این اوضاع کشور واقعا میترسم
غزاله
21 خرداد 92 16:29
من فدای اون زبونش بشم.


مرسی